نامه جانسوز و زینب گونه

حجاب مصونیت است نه محدودیت

نامه جانسوز و زینب گونه

آن زن می دانست که گرگها در کمینند و از صدای ناله او به وجد می آیند.

او می دانست که خون عزیزش می جوشد ، قل قل می کند .

او باید ستون خیمه ای باشد که قرارست کودک خردسالش علمدارش گردد .

در خود گریست ، در خود شکست اما ایستاده و با صلابت چون کوه می غرید

و چون دریای مواج به کرانه ی صبر زینبی می زد تا کور دلان ببینند که او

ایستاده است و قهرمانانه علمداری می کند.خواهرم ؛ امروز ۳۱ سال از آن تاریخ می گذرد ؛

و چه نیکو تاریخ تکرار می شود .پدرم اولین معلم شهید استان مازندران بود و من فرزند ۳

ساله ای که هنوز شهادت را نه به لفظ و نه محتوا درک نمی کردم .پدرم ، فهمیده بود

که باید کلاس درس را رها نماید تا خونش دانشگاه بزرگ انسان سازی بنا کند              .

فهمیده بود که باید برود و عشق زمینی اش را به عشق آسمانی پیوند دهد .

مادرم ؛ همان بانوی ایستاده در طوفان حوادث ، چه خوب خیمه داری کرد ؛

هنوز خیمه عشق پدر شهیدم برپاست و هنوز مادرم بانوی خانه ای ست که

مردش به عشق وطنش آسمانی شد و این سببی ساخت که بانو و کودکانش ماه و

ستارگان این خیمه آسمانی باشند.

خواهرم ؛ هیچگاه اشکهای مادرم را ندیدم ، هیچگاه شِکوِه از زمانه نکرد ، ه

یچگاه از تازیانه ی روزگار نگفت و هیچ از بازی تقدیر !

اما همیشه در گوشم می خواند : داستان رقیه ی حسین را ، همواره برایم

از طفلان مسلم می گفت . همیشه غیرت عباس و شجاعت حسین (ع)

را برایم تکرار می کرد.و آرام آرام صبر زینبی را در وجودم

تزریق کرد و جرعه جرعه عشق رهبرم را به من نوشاند و بزرگم کرد.

امروز آنقدر قوی و نیرومند شدم که می توانم عَلَمِ سنگین رسالت زینبی ام

را به دوش بکشم ؛خوشا به حال مادرم ؛چقدر با صلابت و با شکوه است.

خواهرم می دانی ؟احساس می کنم سالهاست که تو را می شناسم.

چرا که تو تشبیه بانوی خاطره های منی که صبر در مقابلش زانو می زد

و اشک جرات باریدن در هوای نامحرمان را نداشت .

می دانم این یک تکرار زیباست. دیروز به خردسالی کودکِ امروزت بودم و

مادرم به صبوری و طراوتِ امروزِ تو و گل های پرپرمان نیز هردو به یک سن و سال .

چقدر شبیه به هم ، چقدر عاشقانه و چه با صلابت .

وقتی به تو می نگرم در می یابم که هنوز مصطفی احمدی روشن نفس می کشد ،

حضور دارد . چون تو هستی و در دامانت کودکی را می پروری که فردا خود مصطفی است ،

مانند پدرم علی که وجود دارد ، هست ، و هنوز نفس می کشد و کلاس هایش پراست از

کسانی که با چشم دل و با بصیرت او را می بینند و درسهایش را از بر می کنند.

خواهرم ؛ شجاعت و صبوریت بسیار غرور انگیز و افتخار آمیز است و یقین دارم

که فردا کودکت نیز به وجودت خواهد بالید.خواهرم ؛ می دانم که سخت و جانگداز

است با تمام وجود و تا مغز استخوان بسوزی و لب باز نکنی تا دشمنان قسم خورده ای

که چون خفاشان شب پرست از نور معنویت ودانش و ولایت پذیری همسرت به

ستوه آمده بودند هلهله نکنند (که توانستی ) می دانم که با خود عهد کرده ای که

راه مصطفی شهیدت را با تمام سلول های وجودت روشن نگه داری (که می توانی )

می دانم که مصطفی شهیدت به وجودت می بالد و افتخار می کند و از عرش خدا

آنچنان قهقهه مستانه می زند که : ببینیند بانوی مهربان خیمه مرا که چه نیکو علمداری می کند!!!

خواهرم ، هر روز کلاس های مدارس و دانشگاه هایمان به یاد علی ها و

مصطفی ها جوانه می زنند و گل می کنند و عطرشان تمام دنیا را آکنده از شمیم

خوش الهی می کند.امروز دیگر تمام  دانش آموزان و دانشجویان این سرزمین

در وجود خود یک احمدی روشن اند . دیروز آنها از معلمان شهیدشان

آموخته بودند که باید بروند تا بمانند . آنها رفتند تا ماندگار شوند و وای بر آنان که ماندند و ...

خواهر خوبم ؛ می خواهم بدانی که ما دلهایمان را به هم گره زده ایم ، اعتقاداتمان زنجیری

است ناگسستنی و راه و مسیر پرواز عزیزانمان همواره روشن و پرنور . چشمان

ما بیدار است . آنقدر این انقلاب علی و مصطفی و ... داده است که هر  ورق از تاریخش

عاشوراست و هر سپیده دم  مردم این آبادی به عشق آنان و به یاد آنان به خورشید

چشم می دوزند.و آنقدر علی و مصطفی هایی هستند که آهشان از جنس نیاز است

و منتظر اند تا در باغ شهادت به رویشان باز شود .خواهرم؛همه ی ما معلمان

،اساتید، دانش آموزان و دانشجویان قلم هایمان را تیز تیز کردیم و در رگ قلم

هایمان خون مصطفی ها می جوشد .پس هر گاه این قلم ها بر صفحه روزگار

به جنبش در می آید عطر یاد و شجاعت آن جوانان ماه سیرت  در تمام دنیا پراکنده می شود .

خواهرم بدان که هرگز این قلم ها بیکار نخواهد نشست و هر روز مصطفی ای جدیدی

در طالع ایران  سربلندمان زاده خواهد شد و آرزوی خفاشان شب پرست در گور

ابدی مدفون خواهد گردید.امید که توفیق شهادت نصیبمان گردد و سرافراز و

وایستاده به دیدار عزیزانمان نائل شویم.باشد که عمر رهبر عزیزمان به بلندای

خورشید باشد . ان شاء اللهخواهر همسنگرت /آرزو ولیپور

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ شنبه 30 دی 1391برچسب:, ] [ 18:16 ] [ کریمیانی ] [ ]

آوازک

دریافت کد حرکت متن

دریافت کد حرکت متن

دریافت کد پیغام خوش آمدگویی

دریافت کد پیغام خوش آمدگویی

دریافت کد خداحافظی

دریافت کد خداحافظی